آزاده چشمه سنگی | شهرآرانیوز؛ پدرش که میرفت سر زمین کشاورزی، قربانِ هشت، نه ساله، ساز پدر را برمی داشت و دست و پا شکسته شروع به نواختن میکرد. مثل خیلی پسربچهها دلش میخواست شبیه پدرش باشد. اولین بار مادرش او را در حال نواختن دید. به گوش پدر که رسید، عشق پنهانی قربان بر ملا شد. حالا دیگر همه میدانستند او یک بخشی کوچک است که اگر راهنماییهای پدر و آموزههای استادانش نبود شاید در آخر کشاورززاده سادهای بود که گاه به گاه ناشیانه بر سر زمین و باغاتش دوتار میزد. اما بیست ویک ساله که شد همه او را یک بخشی اعلا میدانستند.
کسی که در زمینه موسیقی مقامی استاد تمام است، بلد است ساز بسازد و اگر سازی ایراد داشت آن را تعمیر کند. شعر بگوید، شعر بخواند و سرگذشت آوازها را بداند.
سال ۴۵ بود که مشرف شد سفر حج. وقتی برگشت همه صدایش زدند حاج قربان. عالم روستا هم او را کناری کشید و از سر خیرخواهی توصیه کرد ساز را بر سر دیوار آویزان کند. حاج قربان، بی آنکه چند و چونی کند، تسلیم شد.
بیست سال گذشت. خبر به عالمی دیگر رسید که حاج قربان نواختن را کنار گذاشته است. این بار به درخواست او، ساز را برداشت، زیرا نوای عارفانه و دل گشای دوتار و ترانههای منحصر به فردش، نماد هنر کشورش شده بود تا چهره فرهنگ ایرانی را به جهانیان معرفی کند. حالا حاج قربان به اصل خویش برگشته بود. ساز را برداشته بود و بی آنکه بخواهد آن را دستمایه تأمین معاش کند، تنها به شوق نواختن و خواندن بر سیمهای تار زخمه میزد. اولین باری که به خارج از مرزهای ایران سفر کرد، با حمایت وزارت ارشاد بود. عازم فرانسه شد تا در سال ۱۳۶۷ در جشنواره اونیون این کشور، نماینده هنر ایرانیها باشد.
۴۰ دقیقه فرصت داشت تا صدای فرهنگ کشورش را به گوش ملل گوناگون برساند، اما ۱۲۰ دقیقه با تشویق حضار به نواختنهای پیاپی ادامه داد. پس از این اجرا بود که منتقدان فرانسوی به او لقب «گنجینه راستین ملی» دادند و تیتر روزنامه لوموند با چاپ تصویری از او نوشت: «کسی که درهای بهشت را به روی غرب گشود.» «ستاره» این جشنواره به حاج قربان رسید و پس از این سفر بارها به کشورهای گوناگون آسیایی، اروپایی و آمریکا سفر کرد.
رتبه اول جشنواره لیون فرانسه را به خود اختصاص داد و در جشنواره موسیقی فجر در سالهای ۶۹ تا ۷۱ بارها صاحب عنوان برتر شد. در دوازده دوره متوالی، داور ثابت جشنوارههای موسیقی مقامی شد. در آلبوم «شب، سکوت، کویر» محمدرضا شجریان دوتار نواخت و سال ۸۵ با سپردن ساز خود به پسرش علیرضا، برای همیشه در اوج محبوبیت با نوازندگی خداحافظی کرد. او در سال ۱۳۸۶ در سن هشتادوهشت سالگی از دنیا رفت.
حاج قربان سلیمانی را اهالی موسیقی مقامی به خوبی میشناسند. نوازندگان موسیقی ایرانی، از او به عنوان یک اسطوره نوازندگی یاد میکنند، اما سفیر هنر در مجامع بین المللی و استاد مسلم دوتار ایرانی، گاه در میان جوانان و دیگر اقشار سرزمین خود به مانند مزار ساده و کم رونقش، غریب و مهجور است. اسطورهای بی تکرار که شایسته بزرگداشتی مدام، برای احیای موسیقی ارزشمند مقامی میان نسلهای آتی است.